گزارشی از نمایشگاه چیدمان «شبهرونمایی از مجموعهآثار» یا «کتابکُشی» علی صادقی
نمایشگاه چیدمانِ «شبهرونمایی از مجموعهآثار» یا «کِتابکُشی»، طبق اعلام پوستر نمایشگاه، ساعت ۳ بعدازظهر ۲۶ آذرماه افتتاح شد. تجمع حضار بیست الی سی دقیقه طول کشید. تعداد شرکتکنندگان در مجموع نزدیک به ۵۰ نفر بود. در ابتدا و چند جای نمایشگاه، کیوآرکدی حاوی استیتمنت نمایشگاه نصب شده بود. با اسکن کیوآرکد زیر میتوانید استیتمنت نمایشگاه را مطالعه کنید.
در پسزمینهی نمایشگاه، «Palimpsestes» اثر فرانک موسه پخش میشد. ساختمان داخلی مدرسه که نمایشگاه در آن مستقر بود، دو در داشت: یک در اصلی و یک در خروج اضطراری. از این دو در، تنها در اضطراری مورد استفاده قرار گرفته بود. یعنی ورود و خروج تنها از این در امکان داشت. ورودیِ درِ مذکور، پشت ساختمان داخلی واقع بود. در و سالن نمایشگاه با یک راهروی باریکِ یک متری به هم متصل میشدند.
طبق گزارش چیدمانگر، بهدلیل محدودیتهای مشخص مکان، چینش چیدمان دو ساعت قبل از آغاز نمایشگاه انجام شد. عواملی مانند تعلل سرایدار در اتمام کارش و یا احتمال استفاده از در اضطراری در این چینش و آمادهسازی موثر بودند.
نمایشگاه متشکل از هشت بخش بود. عنوان بخشها عبارت بودند از: «سطل آشغال: قهرمان مبارزه با برندها یا خابگاه» (Trash Can: The Dormitory or the Hero in the Battle Against Brands)، «سطل برنج برای پارههای کتاب: بروز تنفر و یا در-بین-ماندگی» (Rice Container for Book Fragments: The Emergence of Hatred or Intermittence)، «ترمووال تابدارشده در عرض چهارده ماه» (The Thermowood Panel – Warped in Fourteen Months)، «صندلی آشپزخانه برای مطالعهی بیشتر یا» (A Kitchen Chair for More Studying or)، «کثیف کردنِ تمیزی» (Dirtying Cleanliness)، «تمرین میخزنی با میخهایی در سایز ۵ تا ۱۲» (Practicing Nailing with Nails Sized 5 to 12)، «بینام» (Unnamed).
دو بخش چیدمان، اول سالن، سمت راست جای گرفته بودند. عنوان این دو بخش بهترتیب چنین بود: «سطل آشغال: قهرمان مبارزه با برندها یا خابگاه»، «سطل برنج برای پارههای کتاب: بروز تنفر و یا در-بین-ماندگی». طبق استیتمنت نمایشگاه، سطل آشغال مخصوص ریختن تکهکتابها بود و سطل برنج برای پاره کردن این تکهکتابها.
عنوان چیدمان سوم که درست اول ورودی سالن، سمت راست قرار داشت، «ترمووال تابدارشده در عرض شانزده ماه» بود. این چیدمان شامل ترمووالی میشد که طناب نازک سفیدرنگی از زیر آن عبور کرده بود. نوک این طناب از گوشهی بالایی سمت چپ ترمووال آغاز شده، بعد از ایجاد یک نیمدایره، از زیر ترموال عبور کرده و در قسمت میانی سمت پایین ترمووال، نیمدایرهی کجِ دیگری ایجاد کرده بود. سپس دوباره بهطرف بالا رفته و بدون ایجاد قرینهی نیمدایرهای در بالای ترمووال، از گوشهی بالایی سمت راستِ ترمووال خارج شده بود. زیر ترمووال هم یک مقوای کرمیرنگ و بالای سر ترمووال هم مشابه همان مقوا قرار داشت.
طناب خارجشده از ترمووال، بهصورت مورب، کمی بالاتر بهسمت روبهرو عبور کرده بود. در نوک انتهایی طناب سفید، چیدمان دیگری وجود داشت. اسم این چیدمان «صندلی آشپزخانه برای مطالعهی بیشتر یا» بود. این اثر شامل این قسمتها میشد: یک میز قهوهایرنگِ نسبتاً کهنه با خطوخش فراوان در همهی قسمتهایش، یک برچسب زردرنگ اموال چسباندهشده بر لبهاش و یک صندلی آشپزخانهی قهوهایرنگِ تروتمیز. روی میز، یک بشقاب متوسط سفیدرنگ و دو کتاب از چیدمانگر قرار داشت. کتابها در چپ و راست میز مذکور قرار گرفته بودند. در لبههای پایینی کتابها هم قاشق و چنگال و کارد قرار داشت. لبهی بالایی کتابِ سمت چپ با چاقو برش داده شده بود و لبهی میانی کتاب سمت راست هم با قاشق بهصورت نیمدایره. طناب خارجشده از ترمووال به دستهی قاشق گره خورده بود. سمت راست میز مذکور هم یک رادیاتور صدوبیست سانتی قرار داشت.
روبهروی چیدمان «صندلی آشپزخانه برای مطالعهی بیشتر یا»، یک متر بالاتر، چیدمانی قرار داشت با عنوان «تمرین میخزنی با میخهایی در سایز ۵ تا ۱۲». این چیدمان روی یک میز مستقر شده بود. میز از جنس حلبی نسبتاً محکم شبیه میز تشریح، میز دامپزشکی و یا میز سلاخی بود. اجزای موجود بر روی میز از دو بخش حاضر-آمادهها و نیمه-حاضر-آمادهها تشکیل شده بودند. اجزای حاضر-آماده عبارت بودند از: چکش، تیغهی بدون اره، قیچی فرشبافی، پیچگوشتی، ساطور، قلممو، رنگ، میخ و پیچ در سایزهای مختلف. اجزای نیمه-حاضر-آماده هم عبارت بودند از: شش کتاب چیدمانگر که با شش میخ بر روی هم چسبانده شده بودند، یک کتاب چیدمانگر که یک میخ از قسمت بالای کتاب بهصورت مورب از آن عبور کرده و سه میخ روی نام مترجم (=چیدمانگر) کوبیده شده بود.
پس از این قسمت، اثر اصلی نمایشگاه قرار داشت، با عنوان «بینام». این چیدمان شامل دو صندلی، مشابه صندلی موجود در چیدمان «صندلی آشپزخانه برای مطالعهی بیشتر یا» بود که روبهروی هم قرار داشتند. پشت هر دو صندلی هم یک مقوای قهوهایرنگ قرار داشت. روی هر دو مقوا ۷۵ تکهکتاب چیدمانگر بهصورت تصادفی و یا منظم ریخته شده بودند. چیدمانگر این تکهکتابها را با ارهی صندوقی بریده بود.
از سه لامپ چهلدرچهل سقفی، تعدادی عینک اوریگامی آویزان شده بود. این عینکها با کاغذهایی رنگی درست شده بودند. این عینکها در سه قسمت از سالن پراکنده شده بودند. لازم به ذکر است که این عینکها در اجرایی متفاوت، از لوستر اتاق سرپرستی خوابگاه آویزان شده بودند.
در حاشیهی نمایشگاه، جلسهای در نقد و بررسی آن برگزار شد. تفاسیر گوناگونی از چیدمانهای نمایشگاه انجام گرفت. تعدادی این چیدمان را نوعی فرزندکشی قلمداد کردند و تعدادی هم صرفاً نوعی سرگرمی. بعضیها هنگام ورود به نمایشگاه، متوجه نصف چیدمانها نشده و پنداشته بودند که نمایشگاه تنها شامل دو بخش پایانی است. از بین دو سطل موجود، تنها از سطل برنج آن هم بهاشتباه استفاده شده بود. طبق تصریح استیتمنت، در این سطل باید پارههای کتاب ریخته میشد، اما دو تکهکتاب درستنخورده در آن انداخته شده بود. از ۷۵ تکهکتاب، بهجز دو تکهی انداختهشده در سطل برنج، حضار ۲۳ تکه را به هدیه برداشته و برده بودند. از ۳۱ عینک اوریگامی هم تنها ۱۶ عدد باقی مانده بود. بهجز این تعاملات، تنها تعامل انجامگرفته، جمعآوری ابزارآلات از روی چیدمان «تمرین میخزنی» و انداختن آنها در چیدمان «سطل آشغال» بود. حاضران در جلسهی بررسی، علت تعامل کم را در دو چیز دانستند: آشنایی متقابل همهی حاضران با چیدمانگر و یکدیگر؛ حرمت کتاب.
این نمایشگاه به دلیل محدودیتهای مکانی و زمانی، تنها یک روز برگزار شد.
در ادامه میتوانید با اسکن کیوآرکد زیر، دو یادداشت دربارهی این نمایشگاه را مطالعه بفرمایید.













